سوره المرسلات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ﴿۱﴾
سوگند به فرستادگان پى درپى (۱)
فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا ﴿۲﴾
که سخت توفنده اند (۲)
وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا ﴿۳﴾
و سوگند به افشانندگان افشانگر (۳)
فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ﴿۴﴾
که [میان حق و باطل] جداگرند (۴)
فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْرًا ﴿۵﴾
و القاکننده وحى اند (۵)
عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾
خواه عذرى باشد یا هشدارى (۶)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾
که آنچه وعده یافته اید قطعا رخ خواهد داد (۷)
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿۸﴾
پس وقتى که ستارگان محو شوند (۸)
وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿۹﴾
و آنگاه که آسمان بشکافد (۹)
وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿۱۰﴾
و آنگاه که کوه ها از جا کنده شوند (۱۰)
وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿۱۱﴾
و آنگاه که پیمبران به میقات آیند (۱۱)
لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿۱۲﴾
براى چه روزى تعیین وقت شده است (۱۲)
لِیَوْمِ الْفَصْلِ ﴿۱۳﴾
براى روز داورى (۱۳)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الْفَصْلِ ﴿۱۴﴾
و تو چه دانى که روز داورى چیست (۱۴)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۱۵﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۱۵)
أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۶﴾
مگر پیشینیان را هلاک نکردیم (۱۶)
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ ﴿۱۷﴾
سپس از پى آنان پسینیان را مى بریم (۱۷)
کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿۱۸﴾
با مجرمان چنین مى کنیم (۱۸)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۱۹﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۱۹)
أَلَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ ﴿۲۰﴾
مگر شما را از آبى بى مقدار نیافریدیم (۲۰)
فَجَعَلْنَاهُ فِی قَرَارٍ مَکِینٍ ﴿۲۱﴾
پس آن را در جایگاهى استوار نهادیم (۲۱)
إِلَى قَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۲﴾
تا مدتى معین (۲۲)
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ ﴿۲۳﴾
و توانا آمدیم و چه نیک تواناییم (۲۳)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۴﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۲۴)
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا ﴿۲۵﴾
مگر زمین را محل اجتماع نگردانیدیم (۲۵)
أَحْیَاءً وَأَمْوَاتًا ﴿۲۶﴾
چه براى مردگان چه زندگان (۲۶)
وَجَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَیْنَاکُمْ مَاءً فُرَاتًا ﴿۲۷﴾
و کوه هاى بلند در آن نهادیم و به شما آبى گوارا نوشانیدیم (۲۷)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۸﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۲۸)
انْطَلِقُوا إِلَى مَا کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿۲۹﴾
بروید به سوى همان چیزى که آن را تکذیب میکردید (۲۹)
انْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِی ثَلَاثِ شُعَبٍ ﴿۳۰﴾
بروید به سوى [آن] دود سه شاخه (۳۰)
لَا ظَلِیلٍ وَلَا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ ﴿۳۱﴾
نه سایه دار است و نه از شعله [آتش] حفاظت مى کند (۳۱)
إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ ﴿۳۲﴾
[دوزخ] چون کاخى [بلند] شراره مى افکند (۳۲)
کَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ ﴿۳۳﴾
گویى شترانى زرد رنگند (۳۳)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۳۴﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۳۴)
هَذَا یَوْمُ لَا یَنْطِقُونَ ﴿۳۵﴾
این روزى است که دم نمى زنند (۳۵)
وَلَا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ ﴿۳۶﴾
و رخصت نمى یابند تا پوزش خواهند (۳۶)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۳۷﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۳۷)
هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَالْأَوَّلِینَ ﴿۳۸﴾
این [همان] روز داورى است شما و [جمله] پیشینیان را گرد مى آوریم (۳۸)
فَإِنْ کَانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ ﴿۳۹﴾
پس اگر حیلتى دارید در برابر من بسگالید (۳۹)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۰﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۰)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ ﴿۴۱﴾
اهل تقوا در زیر سایه ها و بر کنار چشمه سارانند (۴۱)
وَفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿۴۲﴾
با هر میوه اى که خوش داشته باشند (۴۲)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
به [پاداش] آنچه میکردید بخورید و بیاشامید گواراتان باد (۴۳)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۴۴﴾
ما نیکوکاران را چنین پاداش مى دهیم (۴۴)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۵﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۵)
کُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِیلًا إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ ﴿۴۶﴾
[اى کافران] بخورید و اندکى برخوردار شوید که شما گناهکارید (۴۶)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۷﴾
[ولى] آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۷)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لَا یَرْکَعُونَ ﴿۴۸﴾
و چون به آنان گفته شود رکوع کنید به رکوع نمى روند (۴۸)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۹﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۹)
فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۰﴾
پس به کدامین سخن پس از [قرآن] ایمان مى آورند (۵۰)
سوره ۷۷ قرآن به نام مرسلات است و در جزء ۲۹ قرار دارد. محور اصلی این سوره با تمرکز بر روز قیامت است. روز قیامت در قرآن نامهای مختلفی دارد، یوم القیامت، یوم الحشر، یوم البعث، یوم الخروج، یوم التقابن، یوم الاخره، یوم الحسرت و … که هر یک حالتی و ویژگیهایی را از آن بیان میکند. در این سوره نیز این روز را یوم الفصل میخواند. فصل یعنی جدایی، هر چند عدهای از مترجمان آن را هممعنی داوری گرفتهاند، داوری که بین حق و باطل فصل و جدایی میافکند. عربها به بریده شدن بچه از شیر مادر، فصال میگویند، همچنین به خروج نوزاد از رحم مادر، یوم الفصل گفته میشود. لذا یوم الفصل همان روز جدایی است. گویی انسان از این جهان با این نظام و سیستم فعلی جدا میشود و در جهان بعدی با نظام و سیستمِ خاصِ خودش حیات دیگری خواهد یافت. در برابر این واقعیت، عدهای میپذیرند، اما عدهای تکذیب میکنند. کلمه مکذبین در این سوره ۱۰ بار تکرار شده است. در ابتدای سوره چند سوگند آمده است، برخی این سوگندها را به انواع بادها و عدهای دیگر آنها را به انواع فرشتگان منتسب کردهاند. اما معقولتر به نظر میرسد که در خصوص پدیدههایی در طبیعت جلب توجه شده است که هر کدامشان با نیروهایی که در پشت آن هستند که به عنوان مدلی طبیعی برای تغییر و تحول روز قیامت محسوب میشوند. طوفانها حارهای و سونامی در مقیاس کره زمین بسیار کوچک است، اما این مسالهی ساده، خرابی بیشماری را بهوجود میآورد، موجها و درهمکوبیده شدن ناگهانی با آثار بسیار بزرگ. این نمونه کوچکی از یک دگرگونی ویرانگر است که به صورت ناگهانی نظمِ این حرکت آرام و مستمر را بههم میریزد.
وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ﴿۱﴾
سوگند به فرستادگان پى درپى (۱)
فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا ﴿۲﴾
که سخت توفنده اند (۲)
وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا ﴿۳﴾
و سوگند به افشانندگان افشانگر (۳)
فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ﴿۴﴾
که [میان حق و باطل] جداگرند (۴)
فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْرًا ﴿۵﴾
و القاکننده وحى اند (۵)
عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾
خواه عذرى باشد یا هشدارى (۶)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾
که آنچه وعده یافته اید قطعا رخ خواهد داد (۷)
در کرههای زمین سیستمهای بادها را میتوان به دو دسته کلی تقسیمبندی کرد، بادهای محلی و منطقهای و بادهای قارهای و فراگیر. بیاندیش به بادی که منظم و آرام میوزد و پس از آن یک دفعه به طوفانی شدید و پخش کننده تبدیل میشود. همه چیز را درهم میشکند و جدا و تفریق مینماید. گویی پیام بیداری و حقیقتی را بیان میکند و القا مینماید! خواه عذر یا هشدار بگیری، که چطور این جهان آرام، به این سرعت بههم میریزد. همانا آنچه وعده داده شده قطعی خواهد بود.
*مرسلات: بادها
*عرف: یال اسب که ترتیب منظم و زیبایی دارد.
*عاصفه: طوفان شدید و پخش کننده
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿۸﴾
پس وقتى که ستارگان محو شوند (۸)
وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿۹﴾
و آنگاه که آسمان بشکافد (۹)
وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿۱۰﴾
و آنگاه که کوه ها از جا کنده شوند (۱۰)
وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿۱۱﴾
و آنگاه که پیمبران به میقات آیند (۱۱)
لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿۱۲﴾
براى چه روزى تعیین وقت شده است (۱۲)
لِیَوْمِ الْفَصْلِ ﴿۱۳﴾
براى روز داورى (۱۳)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الْفَصْلِ ﴿۱۴﴾
و تو چه دانى که روز داورى چیست (۱۴)
هر ستارهای منبع سوختی دارد که پس از اتمام آن و یا تغییر و دگرگونی در نظام آن، خاموش و محو میشود. پس وقتی که ستارگان محو و خاموش شوند و آنگاه که آسمان بشکافد، زمانی که کوهها از جا کنده شود و متلاشی گردند و آن هنگامی که به رسولان فرصت و میقاتی داده میشود، تا کی این روز اجل و روز تعیین شدهی نهایی خواهد بود؟! تا روزی که فصل و جدایی صورت خواهد گرفت. اما تو چه میدانی که روز فصل چیست؟!
*فرج: شکافتن، گشایش یافتن، فروج یعنی شکاف.
*نسف: غربال کردن، حلاجی کردن، تکانهای شدیدی که باعث جداسازی شود.
*اقتت: مهلت دادن، فرصت دادن، میقات یعنی وعدهگاه
*اجل: وقت نهایی، آخرین زمان
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۱۵﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۱۵)
أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۶﴾
مگر پیشینیان را هلاک نکردیم (۱۶)
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ ﴿۱۷﴾
سپس از پى آنان پسینیان را مى بریم (۱۷)
کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿۱۸﴾
با مجرمان چنین مى کنیم (۱۸)
گویی آیههایی بعدی نشانههایی را ارایه میکند برای فهم و باور روز فصل. وای بر تکذیبکنندگان. سه نشانه بیان میشود که اگر انسان آنها را تصدیق کند، گویی متوجه روز فصل میشود: نخست توجه به چرخه تکراری حیات و مرگ در گذشتهی تاریخ: آیا پیشینیان و اولین را هلاک نکردیم! سپس پشت سر هم نسلهای بعدی و اخیری را میبریم. همانند آن با مجرمان نیز چنین میکنیم.
*مجرم: کسی که با سیستم قطع ارتباط کرده است. لذا جرم مینماید.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۱۹﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۱۹)
أَلَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ ﴿۲۰﴾
مگر شما را از آبى بى مقدار نیافریدیم (۲۰)
فَجَعَلْنَاهُ فِی قَرَارٍ مَکِینٍ ﴿۲۱﴾
پس آن را در جایگاهى استوار نهادیم (۲۱)
إِلَى قَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۲﴾
تا مدتى معین (۲۲)
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ ﴿۲۳﴾
و توانا آمدیم و چه نیک تواناییم (۲۳)
دوم توجه به خلقت انسان از نطفه که به شکلی باورنکردنی برای انسان، تبدیل به یک انسان بالغ و بالنده میشود، لذا اگر انسان بمیرد و خاک شود، همانطور این جریان بازگشت ادامه خواهد داشت. آیا شما را از آبی بیمقدار و مهین نیافریدیم و آن را ثابت و استوار کردیم در جایی که پناه و امکانات دارد. به قرارگیری تخم در جداره رحم اشاره دارد. تا چه زمانی؟! تا مدت زمان مشخصی، مثلا نُه ماه و نُه روز. فقدرنا، یعنی ما برای آن اندازه و مقداری گذاشتیم تا توانایی و قدرتِ بهرهمند شدن و نعمت یافتن داشته باشد. فنعم القادرون، عجب اندازهگذاری و توانایی بخشی خوب و نیکی. که اگر هر قدر و اندازهی آن کم یا زیاد شود، جنین و نوزاد با ضایعهای به دنیا میآید و یا از دنیا میرود.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۴﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۲۴)
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا ﴿۲۵﴾
مگر زمین را محل اجتماع نگردانیدیم (۲۵)
أَحْیَاءً وَأَمْوَاتًا ﴿۲۶﴾
چه براى مردگان چه زندگان (۲۶)
وَجَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَیْنَاکُمْ مَاءً فُرَاتًا ﴿۲۷﴾
و کوه هاى بلند در آن نهادیم و به شما آبى گوارا نوشانیدیم (۲۷)
سوم اندیشه کردن به زمین که بستری برای مرگ و زندگی مجدد است. آیا زمین را مانند کف دست، کفات و محل اجتماع و گرفتن قرار ندادیم. زمینی که بستری است چه برای مردگان و چه زندگان. آیا در زمین کوههای بلند و لنگرگونه قرار ندادیم و برای شما آبی گوارا ننوشاندیم. این زمینی که در آن این همه آلودگی است، چه سیستمی باعث شده است که آلوده نشود و به جای تجمع فضولات و اجساد، کوههایی رفیع و آبی گوارا و قابل نوشیدن در آن قرار داده شده است.
* رواسی: کوهها، راسیه یعنی لنگر.
* شامخ: بلند، رفیع
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۸﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۲۸)
انْطَلِقُوا إِلَى مَا کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿۲۹﴾
بروید به سوى همان چیزى که آن را تکذیب میکردید (۲۹)
انْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِی ثَلَاثِ شُعَبٍ ﴿۳۰﴾
بروید به سوى [آن] دود سه شاخه (۳۰)
لَا ظَلِیلٍ وَلَا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ ﴿۳۱﴾
نه سایه دار است و نه از شعله [آتش] حفاظت مى کند (۳۱)
إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ ﴿۳۲﴾
[دوزخ] چون کاخى [بلند] شراره مى افکند (۳۲)
کَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ ﴿۳۳﴾
گویى شترانى زرد رنگند (۳۳)
جدا شوید و بروید به سوی همان چیزی که به آن مشغول بودید و تکذیب میکردید. بروید، جدا شوید و در پناه همان سه شاخهای باشید که تکذیب کردید! (چرخهها و بازگشتهای تاریخی، خلقت انسان از چیزی بی ارزش و بالندگی یافتن از آن، طبیعت پاک کنندهی کره زمین) ظل و سایهای که نه پناهی است و نه شما را از لهب و شعله حفظ میکند، همانا که شرارههای این تکذیب و پوشاندن حقیقت همچون شعله افکنی از بلندای قصری است که همانند شترهای زرد رنگ و شادیبخشی در حرکت است، شما را در مییابد. چیزی که در نظر و دیدگاه شما همچون کاخی رفیع و بلند بوده است و چون مرکبی زیبا مینمود، اکنون برای شما نه مفری است و نه پناهی، بلکه باید از آن به سوی ظل و پناه دیگری بگریزید.
*طلاق: جدایی
*ظل: سایه چیزی، سایهی عنایت و لطف کسی، ایمنی یافتن و در پناه کسی یا چیزی بودن
*شعب: شعبهها، شاخهها
*رمی: پرتاب کردن
*قصر: قصر، کاخ
*جمالت: جمع جمل، شترها، جمل یعنی شتر نر. جمال یعنی زیبایی.
*صُفر: زرد رنگ، رنگی که ناظران را به سرور و شعف میآورد.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۳۴﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۳۴)
هَذَا یَوْمُ لَا یَنْطِقُونَ ﴿۳۵﴾
این روزى است که دم نمى زنند (۳۵)
وَلَا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ ﴿۳۶﴾
و رخصت نمى یابند تا پوزش خواهند (۳۶)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۳۷﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۳۷)
هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَالْأَوَّلِینَ ﴿۳۸﴾
این [همان] روز داورى است شما و [جمله] پیشینیان را گرد مى آوریم (۳۸)
فَإِنْ کَانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ ﴿۳۹﴾
پس اگر حیلتى دارید در برابر من بسگالید (۳۹)
این روز کسی دم نمیزند و نطقی نمیکند. دیگر رخصتی نیست تا کسی پوزش و عذری بخواهد. دیگر زمانی برای عذرخواهی و گفتگو نیست. وای در آن روز بر مکذبین. این روز فصل است که ما هم شما و هم پیشینیانتان را جمع میکنیم. پس اگر نقشه و راهبردی دارید، آن را به کار ببندید. تکذیبکنندگان کیدها و راهبردهای مختلفی ممکن است در ذهن داشته باشند، مثلا کاری کنند که نمیرند، کاری کنند که قیامت نشود، کاری کنند که نظام قیامت را به هم بریزند، کاری کنند که زندگی جاوید بیابند، کاری کنند که دیگران را با خود هماندیشه کنند و …، پروردگار میگوید هر کید و راهبردی دارید، به کار ببندید. اما آن سوی این تکذیب چه کسانی هستند و شرایط آنها چگونه است؟!
*کید: نقشه و راهبرد، استراتژی
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۰﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۰)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ ﴿۴۱﴾
اهل تقوا در زیر سایه ها و بر کنار چشمه سارانند (۴۱)
وَفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿۴۲﴾
با هر میوه اى که خوش داشته باشند (۴۲)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
به [پاداش] آنچه میکردید بخورید و بیاشامید گواراتان باد (۴۳)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۴۴﴾
ما نیکوکاران را چنین پاداش مى دهیم (۴۴)
متقین در سایه و پناهی بهرهمند از پشتیبانیها و منابعی هستند که همچون چشمهای میجوشد و پایان نمییابد و همچون میوهای خوش طعم و اشتهاآور، محصول اندیشه، رفتار و اعمال خود را میچینند. به آنها گفته میشود که از آنچه عمل میکردید، بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد. یعنی از این حاصل اعمالتان لذت ببرید که همانا به نیکوکاران و محسنین اینچنین پاداش خواهیم داد.
* ظلال: سایهها، پناهها
* عیون: چشمه، منبعی که میجوشد
* فواکه: میوهها، نتیجه و محصول هر چیز
* یشتهون: خوش داشتن، اشتهاآور بودن، همخانواده اشتها
*محسنین: نیکوکاران
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۵﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۵)
کُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِیلًا إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ ﴿۴۶﴾
[اى کافران] بخورید و اندکى برخوردار شوید که شما گناهکارید (۴۶)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۷﴾
[ولى] آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۷)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لَا یَرْکَعُونَ ﴿۴۸﴾
و چون به آنان گفته شود رکوع کنید به رکوع نمى روند (۴۸)
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۹﴾
آن روز واى بر تکذیب کنندگان (۴۹)
فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۰﴾
پس به کدامین سخن پس از [قرآن] ایمان مى آورند (۵۰)
وای بر آن روز بر تکذیبکنندگان. همین مدت قلیل و کوتاه دنیایی بخورید و بهرهمند بشوید که شما قطع رابطه کردهاید و مجرم هستید. وای در آن روز بر مکذبین. وقتی که به آنها گفته شود که رکوع کنید و تسیلم این سیستم الهی شوید، آن را ارج نمیگذارند. وای در آن روز بر تکذیب کنندگان، بعد از این حقایق به چه چیزی ایمان میآورید، به آن مومن میشوید و از آن امان مییابید؟!
*رکع: رکوع کردن در نماز، ارج نهادن، تعظیم کردن، ادای احترام کردن، نوعی تسیلم شدن به یک سیستم
*حدیث: رویدادی نو، رویدادی که تازه رخ داده است، زمان هر پیامبری، مردم معاصر آنها، خودشان را مدرن و مترقی میدانستند و به پیامبران میگفتند که این حرفها قدیمی و منسوخ است. در حالی که قرآن در خصوص این کتاب میگوید، که این نشانهها حدیث است و مرتبا رخ میدهد.
برچسب ها: المرسلات ایمان پوشاندن حقیقت تفسیر قرآن تکذیب حقایق تکذیب کنندگان دارای منیت در پناه ایمان بودن دکتر محمدپور دکتر محمدحسن محمدپور رکوع روز فصل سه نشانه پرهیزگاران در پذیرش روز قیامت سه نشانه متقیان سوره مرسلات عدم توجه به تاریخ عدم توجه به چرخه پاکسازی در زمین عدم توجه به خلقت انسان محمد حسن محمد پور محمدحسن محمدپور مکذبین مومن وای بر تکذیب کنندگان ویل المکذبین یوم الفصل