سوره المزمل
سوره مزمل سوره ۷۳ قرآن کریم است که در جزء ۲۹ قرار دارد و شامل ۲۰ آیه است. ۱۹ آیه اول آن در مکه و آیه ۲۰ آن در مدینه نازل شده است. مفاهیم سوره مزمل و مدثر به هم شبیه هستند، اما گویی از دو منظر به یک حادثه مینگرند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾
اى جامه به خویشتن فرو پیچیده (۱)
قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۲﴾
به پا خیز شب را مگر اندکى (۲)
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا ﴿۳﴾
نیمى از شب یا اندکى از آن را بکاه (۳)
أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا ﴿۴﴾
یا بر آن [نصف] بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان (۴)
ای کسی که جامه بر خود پیچیدهای و قصد خواب کردهای. برپاخیز، اندکی از شب را، نیم از شب یا اندکی کمتر یا بیشتر را و قرآن را شمرده شمرده بخوان و در آن تامل کن! توجه در این آیات به اندیشیدن در هنگام خواندن قرآن است تا شب که فرصتی برای تامل فردی است، بی اندیشه سپری نشود.
*مزمّل: (متزمل) جامه بر خود پیچیده، کسی که قصد خواب کرده است، کسی که بار و مسئولیتی بر شانه دارد، کسی که دچار خوابآلودگی شده است و قصد خواب در شب دارد
*مدثر: جامه بر خود پیچیده در روز، کسی که در خودش فرو رفته، کسی که دچار شوک، لرزش و نگرانی از موضوعی در طول روز شده است. القای انرژی سنگین طنین وحی، بر پیامبر آنچنان است که در خودش فرو میرود، حتی گاهی درخواست میکند که پتو یا جامهای به دورش بپیچند.
*قُم: قیام کن، برخیز، آغاز به کار کردن، شروع به انجام عمل کردن
*ترتیل: مطالعه همراه با تدبر و تامل، شمره خواندن و اندیشیدن، مطالعه با تمرکز و توجه به معنا، خواندن به صورتی که زبان از فکر و اندیشه جلو نیافتد، بلکه در حین خواندن اندیشه کنیم.
إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا ﴿۵﴾
در حقیقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مى کنیم (۵)
إِنَّ نَاشِئَهَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلًا ﴿۶﴾
قطعا برخاستن شب رنجش بیشتر و گفتار [در آن هنگام] راستینتر است (۶)
إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا ﴿۷﴾
[و] تو را در روز آمد و شدى دراز است (۷)
چرا پیامبر باید نیمههای شب بلند شود، آیات را بخواند و اندیشه کند؟! آیا فقط این کار را باید پیامبر انجام دهد یا توصیهای برای اشتیاقِ همهی مومنان است؟! زیرا به زودی مقرر است که گفتارِ ثقیلی را به تو القا کنیم. یعنی این کارها، تمرینی برای درک و شهود است و این خودسازی انسان را برای مسئولیتها و ماموریتهای آتی آماده میکند. آنچیزی که در درون شما و در اندیشهی شما در نیمههای شب پدید میآید، گامهای شما را محکم میکند و شما را ثابت قدم مینماید و گفتارت هم قوام پیدا میکند و گفتاری استوار و راستین خواهی داشت. روز فرصتی ایجاد نمیکند تا این تمرکزها را داشته باشی تا این زمان دراز را صرف اندیشیدن کنی و در اندیشههایت غوطهور و شناور شوی. چه اندیشهای، چه تفکری؟!
*ناشئه: چیزی که نشات پیدا میکند. همخانواده انشاء است. انشاء یعنی پدید آوردن و آفرینش. یعنی آنچه از منظر و دیدگاه فرد بیان شود و بازتاب نگرش وی باشد.
*وطء: گام
*قیلا: گفته، گفتار
*سبح: به شناگر سباحه میگویند و استخر را مسبح میگویند. ماه و خورشید نیز در مداری در حال سباح و شناوری هستند.
وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا ﴿۸﴾
و نام پروردگار خود را یاد کن و تنها به او بپرداز (۸)
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا ﴿۹﴾
[اوست] پروردگار خاور و باختر خدایى جز او نیست پس او را کارساز خویش اختیار کن (۹)
وَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلًا ﴿۱۰﴾
و بر آنچه مى گویند شکیبا باش و از آنان با دورى گزیدنى خوش فاصله بگیر (۱۰)
وَذَرْنِی وَالْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَهِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِیلًا ﴿۱۱﴾
و مرا با تکذیب کنندگان توانگر واگذار و اندکى مهلتشان ده (۱۱)
۱) یادآوری و متذکر شدن اسم ربک. ذکر در مقابل نسیان است، یعنی به یادآوردن. اینکه همیشه صفتهای پروردگار به یادت باشد و با دانستن هر صفتی، در اینکه چه باید کرد تا پروردگار خشنود شود، اندیشه کنی. اگر میبخشد، ببخشی. اگر مهربان است، مهربانی کنی، اگر نیکو صفت است، نیکویی در اندیشه، رفتار و کردار تو باشد، اگر عادل است، عدالت پیشه کنی و … نیمه شبها اندیشه کن که رب و ارباب هستی خداوند است که تربیت در دست اوست. ۲) تبتل الیه تبتیلا. باقی اربابهای دنیایی را به دور بیافکن و تنها به او بپرداز. مولوی در دفتر سوم مثنوی معنوی میگوید:
… گفت نه نه راضیم که تو مرا
هم کنی غرقه اگر باید ترا
هر زمانم غرقه میکن من خوشم
حکم تو جانست چون جان میکشم
ننگرم کس را وگر هم بنگرم
او بهانه باشد و تو منظرم
عاشق صنع توم در شکر و صبر
عاشق مصنوع کی باشم چو گبر
عاشق صنع خدا با فر بود
عاشق مصنوع او کافر بود (مرجع)
۳) توکل کن. او ارباب عالم وجود است، رب مشرق و مغرب است، چون او همهی کارهای هستی را میگرداند، پس او را کارساز و او را وکیل بگیر و در هر کاری به او توکل کن.
۴) صبر و تحمل مخالف. بر آنچه که میگویند، صبور و شکیبا باش.
۵) با کسانی که دوری گزیدند و هجرت کردند، به زیبایی فاصله بگیر. نه آنکه اخم کنی یا زیر لب لعنت کنی یا دشنمام گویی. فاصلهای مدبرانه و متوکلانه.
۶) فرد را آزاد بگذار و او را به خدا بسپار. این جزو وظایف رسالت نیست که بخواهی مخالفان را تار و مار کنی و از روزگار محوشان کنی، یا با اهرم فشار بر آنها چیره شوی، بلکه تربیت این افراد نزد پروردگار است، لذا سرنوشت آنها را به خدا بسپار.
۷) مهلت بده. مهلتی تا زمانی که خداوند به آنها مهلت داده است، نه مهلتی کوتاه. قلیلی همچون زندگی و حیات قلیل دنیایی.
*ذکر: یادآوری، در مقابل نسیان
*اسم: صفت، ویژگی
*رب: صاحب اختیار، ارباب، پروردگاری که تربیت میکند و پرورش میدهد.
*تبتل: دور افکندن، بریدن و رها کردن، همخانوادهی بتول، بتول یعنی بریده از هر آنچه غیر خداست.
*وکیلا: کارساز، کار خود را به کسی سپردن، همخانوادهی وکیل ،توکل
*ذرنی: ذر یعنی کسی را آزاد به حال خود واگذاشتن و رها گذاشتن.
*مهلهم قلیلا: مهلت بده. قلیل به معنای کم نیست، در قرآن دنیای مادی را قلیل میشمرد. لذا مهلت در اینجا، مقصود مهلتی کوتاه نیست، بلکه مهلتی تا زمانی که خداوند به آنها مهلت داده است.
إِنَّ لَدَیْنَا أَنْکَالًا وَجَحِیمًا ﴿۱۲﴾
در حقیقت پیش ما زنجیرها و دوزخ (۱۲)
وَطَعَامًا ذَا غُصَّهٍ وَعَذَابًا أَلِیمًا ﴿۱۳﴾
و غذایى گلوگیر و عذابى پر درد است (۱۳)
یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیبًا مَهِیلًا ﴿۱۴﴾
روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به سان ریگ روان گردند (۱۴)
در نظام ما انکال و زنجیرهایی وجود دارد. انکال نکره آمده است، یعنی نه آنچنان که میشناسید. یعنی در نظام الهی کسانی که در مسیری نادرست میروند، گویی بازتاب عمل آنها همان زنجیر وابستگی است که آنها را گرفتار میکند و شخصیتشان گرفتار میشود و بال پروازشان را از دست میدهند. خوردن برخی چیزها گلو گیر است، گویی استخوانی در گلو دارند و غم و غصه اشتها را از آنها میگیرد و به جانشان آسودگی نمینشیند. از نعمتها محروم میشوند و این عذابی الیم و پردرد است. چه زمانی این اتفاقها خواهد افتاد؟! روزی که زمین و کوهها به شدت بلرزد و کوهها بدون انسجام همچون تودههای شن ریخته میشوند.
*انکال: زنجیر، وابستگی
*غصه: استخوانی در گلو، گلو بستن، غم
*عذاب: محرومیت از نعمت
*رجف: به شدت لرزیدن، حرکتی از زلزله سهمگینتر، حرکتی فروپاشنده، ضرباتی درهم شکننده
*کثیب: توده شنهایی گسسته
*مهیل: ریخته شده
إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَیْکُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَیْکُمْ کَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولًا ﴿۱۵﴾
بى گمان ما به سوى شما فرستاده اى که گواه بر شماست روانه کردیم همان گونه که فرستاده اى به سوى فرعون فرستادیم (۱۵)
فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِیلًا ﴿۱۶﴾
[ولى] فرعون به آن فرستاده عصیان ورزید پس ما او را به سختى فرو گرفتیم (۱۶)
فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْمًا یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا ﴿۱۷﴾
پس اگر کفر بورزید چگونه از روزى که کودکان را پیر مى گرداند پرهیز توانید کرد (۱۷)
السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿۱۸﴾
آسمان از [بیم] آن [روز] در هم شکافد وعده او انجام یافتنى است (۱۸)
إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَهٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿۱۹﴾
قطعا این [آیات] اندرزى است تا هر که بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پیش گیرد (۱۹)
همانا ما به سوی شما رسولی فرستادیم که برای شما شاهد، گواه، مدل و الگو باشد. همانطوری که به سوی فرعون رسولی فرستادیم. اما فرعون آن رسول را عصیان نمود و نافرمانی کرد، ما او را گرفتیم و رگبار ظلم و ستمهایی که کرده بود، دامنش را گرفت. وقتی که فرعون چنین گرفتار شد، شما چگونه میخواهید خود را حفظ کنید در حالی که این حقیقتها را نادیده میگیرید، آن هم در روزی که بچهها پیر میشوند. استعارهای از حادثهای عظیم که آنچنان احساس باختن و از دست دادن به افراد دست میدهد که گویی در جوانی پیر شدهاند. آن زمانی که آسمانها در هم میشکافد و این وعدهای حتمی است. قطعا این تذکر و اندرزی است، هر کس که دلش میخواهد راهی به سوی ربش اتخاذ کند. لذا ببیند که چه پتانسیلی در اختیار دارد و هر کسی هر کاری که از دستش بر میآید، انجام دهد و به سوی خداوند برود.
* شاهد: کسی که میتوان آن را مشاهده کرد، گواه، الگو، مدل
* وبیل: وبال، وابل نیز باران تند است.
*تتقون: حفظ کردن، تقوی، قنا
إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۰﴾
در حقیقت پروردگارت مى داند که تو و گروهى از کسانى که با تواند نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] برمى خیزید و خداست که شب و روز را اندازه گیرى مى کند [او] مى داند که [شما] هرگز حساب آن را ندارید پس بر شما ببخشود [اینک] هر چه از قرآن میسر مى شود بخوانید [خدا] مى داند که به زودى در میانتان بیمارانى خواهند بود و [عده اى] دیگر در زمین سفر مى کنند [و] در پى روزى خدا هستند و [گروهى] دیگر در راه خدا پیکار مى نمایند پس هر چه از [قرآن] میسر شد تلاوت کنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است (۲۰)
این آیه در سال ۱۲ هجری نازل شده است، حدودا با ۹ سال اختلاف با سایر آیهها. این آیه همچون مهر تاییدی بر تلاش پیامبر و مومنان و حواریون او است. پیامبری که چون شاهد و الگویی برای مومنان است و همچون او خودسازی میکند، دیگران نیز به خودسازی میپردازند و به وظایف فردی و اجتماعی خود مشتاقانه عمل میکنند.
حقیقتا پروردگار میداند که تو (مشتاقانه) نزدیک به دو سوم، نصف و گاهی ثلث شب از خواب برمیخیزی و گروهی از یاران تو که جذب پیامها و اخلاق تو شدهاند و حواریون و طائفه تو میباشند نیز اینچنین هستند و پروردگاری که اندازه و قدر شب و روز را نهاده است، بر شما پذیرفت، لذا تا جایی که برای شما میسر است قرآن بخوانید. خداوند میداند که برخی از شما ممکن است مریض شوید، عدهای از شما مسافرت میروید تا به دنبال فضل خداوند (تحصیل، کار و …) باشید و عدهای نیز درگیر جهاد در راه پروردگار هستید و این مسائل برخواستن زمان زیادی در شب را برای شما دشوار میکند، لذا تا آنجایی که برای شما ممکن است قرآن بخوانید و اندیشه کنید، صلاه را به پا دارید، حقوق اجتماعی خود را بپردازید و زکاه دهید و اضافههای مالی زندگی خود را قیچی کنید (قرض-مقراض) و آنرا به خداوند قرضی نیکو دهید و هرچیزی که از خیر در دنیا پیش بفرستید (تقدموا)، همه آنها را نزد خداوند پیدا میکنید و درمییابید، که خداوند و آخرت بهتر از دنیاست و از خدا بخواهید که پاک شوید، پوشیده و پاکیزه گردید، همانا خداوند آمرزنده، پاک کننده، مهربان و رحمتگستر است.
*طائفه: گروهی که گردهم آمدهاند، گروهی که حلقه زندهاند، حواریون، همخانواده طواف، طوف، طائف
*استغفار: تغییری درونی به سوی پاکی، پاکیزگی و پاکدامنی
برچسب ها: استغفار اشتیاق اندیشیدن ای پتو بر سر کشیده ای جامه بر سر کشیده بپا خیز ترتیل تقوا خودسازی دکتر محمد پور دکتر محمدحسن محمدپور سوره المزمل شب زنده داری شیفتگی عمل به قرآن قرآن را با تامل خواندن محمدحسن محمدپور مزمل مسئولیت فردی و اجتماعی نیمه شب برخواستن و اندیشه کردن