سوره الملک

سوره ملک در جزء ۲۹ قرار داد و سوره‌ی ۶۷ قرآن کریم است که دارای ۳۰ آیه می‌باشد. در قرآن دو سوره فرقان و سوره ملک با کلمه «تبارک» آغاز شده است. سوره فرقان پیرامون آثار خیر و برکتی که از کتاب قرآن ناشی می‌شود گفتگو می‌شود و در این‌جا آثار خیر و برکتی که از حکومت و ملک بودن پروردگار حاصل می‌شود بیان می‌شود. از بسیاری از حکومت‌های انسانی خیر و برکتی ساطع نمی‌شود، در حالی که خیر و برکت در مالکیت خداوند به وفور وجود دارد. در این سوره پروردگار یکی از ویژگی‌های خود را معرفی می‌کند و آن رحمانیت اوست. لذا از جنبه‌های مختلف این ویژگی الهی را برای انسان‌ها معرفی می‌نماید.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۱﴾

بزرگوار [و خجسته] است آنکه فرمانروایى به دست اوست و او بر هر چیزى تواناست (۱)

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ ﴿۲﴾

همانکه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست ارجمند آمرزنده (۲)

الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ﴿۳﴾

همان که هفت آسمان را طبقه طبقه بیافرید در آفرینش آن [خداى] بخشایشگر هیچ گونه اختلاف [و تفاوتى] نمى ‏بینى بازبنگر آیا خلل [و نقصانى] مى ‏بینى (۳)

ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ ﴿۴﴾

باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد (۴)

وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّیَاطِینِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ ﴿۵﴾

و در حقیقت آسمان دنیا را با چراغهایى زینت دادیم و آن را مایه طرد شیاطین [= قواى مزاحم] گردانیدیم و براى آنها عذاب آتش فروزان آماده کرده‏ ایم (۵)

خیر و برکت و خجستگی از آن کسی که فرمانروایی، ملک و مالکیت به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست. آن کسی که مرگ و حیات را آفرید. مرگ در این‌جا با فعل «خلق» آمده است، لذا مرگ نابود شدن نیست، بلکه حالتی انتقالی است. خدا مرگ و زندگی را خلق کرده است تا شما را امتحان کند که کدامیک از شما زیباتر عمل می‌کنید. لذا هدف از خلقت بهتر و زیباتر عمل کردن در محدوده‌ی زمانی زندگی تا مرگ است (احسن عملا). کسی که هفت آسمان طبقه طبقه و روی هم را آفرید در آفرینش آن بخشایشگر رحمن هیچ‌گونه اختلاف و تفاوتی نمی‌بینی. بازبنگر آیا خللی می‌بینی. یکی از آثار رحمت و رحمانیت خداوند این است که این فیلترهای هفت لایه جوی را خلق نموده است تا در کره زمین امکان حیات فراهم شود. باز هم به آسمان به کررات چشم بدوز، چشمت خسته می‌شود و چشم‌ها زبون و درمانده به سویت برمی‌گردد. چشم انسان از مشاهده و بررسی خسته می‌شود، اما باز هم اشکالی نمی‌بیند. هرآینه ما این آسمانِ پایین دنیا را با چراغ‌هایی زیبا کردیم. از کره زمینی، کمی که بالاتر که می‌رویم این آبی لاجوری زیبا به رنگی سیاه و تیره مبدل می‌شود. ما هفت آسمان را وسیله‌ی برخورد و تیرباران شیاطین قرار دادیم و برای آن‌ها عذاب سعیر و عذابی آتشین آماده کردیم. لذا این لایه‌های جوی جلوی برخورد شهاب‌سنگ‌ها و سنگ‌های سرگردانی که در آسمان است و از مدار خود خارج شده‌اند را می‌گیرد. لذا آسمان دو نقش را دارد، یک نقش زیبایی و دیگری نقش محافظتی و حمایتی.

*برکت: خدمت‌رسانی نیکو، خجستگی، وقتی که شتر سینه‌اش را به زمین می‌گذارد به آن برک می‌گویند. لذا شتر با این عمل، امکان سوار شدن را برای انسان فراهم می‌کند و امکان خدمت دادن به فرد را فراهم می‌دهد.

*تفاوت: اختلاف، عدم هماهنگی، از باب فوت است.

*فطور: شکاف، خلل، پارگی، هم‌خانواده‌ی فطر.

*لقد: هر آینه، در حقیقت

*مصابیح: چراغ‌ها

*رجوم: تیرباران، برخورد ذره‌ای، رجم یعنی سنگ زدن

*شیاطین: چیزها یا کسانی که از مدار خود خارج شده باشند. کلمه شیطان یک صفت است و نه یک اسم. به ابلیس چون از مدار رحمت خداوند خارج شد، شیطان گفته می‌شود. لذا هر چیزی و هر کسی که از مدار خودش خارج شود را شیطان می‌گویند. انسانی که که از رفتارهای متعارف خارج می‌شود و از مدار طبیعی خود فاصله می‌گیرد، می‌گوییم که شیطنت نکن.

*سعیر: آتش

وَلِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۶﴾

و کسانى که به پروردگارشان انکار آوردند عذاب آتش جهنم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است (۶)

إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ ﴿۷﴾

چون در آنجا افکنده شوند از آن خروشى مى ‏شنوند در حالى که مى ‏جوشد (۷)

تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿۸﴾

نزدیک است که از خشم شکافته شود هر بار که گروهى در آن افکنده شوند نگاهبانان آن از ایشان پرسند مگر شما را هشدار دهنده‏ اى نیامد (۸)

قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ ﴿۹﴾

گویند چرا هشدار دهنده‏ اى به سوى ما آمد و[لى] تکذیب کردیم و گفتیم خدا چیزى فرو نفرستاده است‏ شما جز در گمراهى بزرگ نیستید (۹)

وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿۱۰﴾

و گویند اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقل کرده بودیم در [میان] دوزخیان نبودیم (۱۰)

فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿۱۱﴾

پس به گناه خود اقرار مى کنند و مرگ باد بر اهل جهنم (۱۱)

همان‌طور که در طبیعت می‌بینم که هر چیزی که در مدار خودش نباشد، دچار برخورد و عذاب آتشین خواهد شد و دچار محرومیت می‌گردد، کسانی که پروردگارشان را کفران می‌کنند و حقایق الهی را می‌پوشانند، عذابی جهنمی خواهند داشت و آن چه بد سرانجامی است. وقتی که انسان در آن شرایط و در آن آتش قرار می‌گیرد، خروشان، گُر گرفته و زبانه می‌کشد. انگار می‌خواهد آتش از جای خودش کنده شود و جدا گردد. هربار که فوج و گروهی در این شرایط قرار می‌گیرند، از آن‌ها پرسیده می‌شود که خطر به این بزرگی را کسی به شما هشدار نداده بود. می‌گویند: بله، بیم‌دهنده‌ای برای ما آمد اما ما آن‌را دروغ پنداشتیم. گفتیم که خدا هیچ چیزی را فرو نفرستاده است و شما جز در گمراهی بزرگ نیستید. و می‌گویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم و یا لااقل عقلمان را به کار می‌بردیم، ما جزو اصحاب سعیر و دوزخیان نبودیم. آن‌ها نه نقلی و نه عقلی توجه نکرده بودند و ابزارهای شناخت و آگاهی خود را به کار نبستند. لذا آن‌ها به گناه خود اعتراف می‌کنند که چه دور از رحمت و فلاکت بار است سرنوش اصحاب آتش. اما در مقابل این گروه از افراد چه کسانی هستند؟! کسانی که خاشع و با وجدان هستند.

*مصیر: شدن، سرانجام، فرجام

*شهیق: گُر گرفتن آتش با صدای زیاد

*تفور: زبانه کشیدن، به جوش آمدن

*تمیز: جدا شدن، هم‌خانواده تمایز

*غیظ: شدت گرما و سوزش آتش

*ظلال: افراد گمراه، احمق، عوضی

*سحق: دور از رحمت، فلاکت

إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿۱۲﴾

کسانى که در نهان از پروردگارشان مى‏ ترسند آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود (۱۲)

وَأَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۳﴾

و [اگر] سخن خود را پنهان دارید یا آشکارش نمایید در حقیقت وى به راز دلها آگاه است (۱۳)

أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿۱۴﴾

آیا کسى که آفریده است نمى‏ داند با اینکه او خود باریک بین آگاه است (۱۴)

خداوند علیم است. کسانی که پنهانی و درونی از رب و پروردگارشان خشیت دارند و از وجدانی درونی برخوردارند، برای آن‌ها آمرزش و پاکیزگی و اجر و پاداش بزرگی است.

و اگر سخن خود را سری و پنهانی بگویید و یا آشکارا فریاد بزنید، برای خدا فرقی نمی‌کند، زیرا در حقیقت خداوند از اسرار و رازهای درون سینه‌ها آگاه است. آن‌کسی که خودش آفریده است، چگونه نمی‌داند، با این‌که او دقیق و باریک‌بین و آگاه و خبره است.

*صدور: جمع صدر، سینه‌ها

*لطیف: دقیق، باریک‌بین، جزءنگر

*خبیر: آگاه، خبره، هم‌خانواده‌ی خبره

هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ ﴿۱۵﴾

اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید پس در فراخناى آن رهسپار شوید و از روزى [خدا] بخورید و رستاخیز به سوى اوست (۱۵)

أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ ﴿۱۶﴾

آیا از آن کس که در آسمان است ایمن شده‏ اید که شما را در زمین فرو برد پس بناگاه [زمین] به تپیدن افتد (۱۶)

أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ ﴿۱۷﴾

یا از آن کس که در آسمان است ایمن شده‏ اید که بر [سر] شما تندبادى از سنگریزه فرو فرستد پس به زودى خواهید دانست که بیم دادن من چگونه است (۱۷)

وَلَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ ﴿۱۸﴾

و پیش از آنان [نیز] کسانى به تکذیب پرداختند پس عذاب من چگونه بود (۱۸)

خداوند همان کسی است که کره‌ی زمین را برای شما رام قرار داده است، پس روی شانه‌های زمین رهسپار شوید و از رزق و روزی آن بخورید و یادتان باشد که رستاخیزی به سوی اوست. خداوند به این نظام‌ها امنیت بخشیده است. به این محافظت‌ها و حمایت‌هایی که برای شما قرار داده شده بیاندیش. آیا از کسی که در آسمان ایمن شده‌اید، آسوده خاطرید که شما را در زمین فرو برد و ناگهان زمین را به لرزه و تپیدن وا دارد. آیا از کسی که در آسمان ایمن شده‌اید، بر سر شما تندبادی از سنگریزه فرو فرستد، پس به زودی خواهید دانست که هشدار دادن و انذار دادن چگونه است. و پیش از آن نیز کسانی که به تکذیب پرداختند، پس دیدند که عذاب را چگونه دریافتند.

*ذلول: رام

*مناکب: شانه، دوش

*رزق: روزی

*نشور: رستاخیز

*امن: ایمن شدن، امان یافتن

أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ ﴿۱۹﴾

آیا در بالاى سرشان به پرندگان ننگریسته‏ اند [که گاه] بال مى‏ گسترند و [گاه] بال مى ‏آنند جز خداى رحمان [کسى] آنها را نگاه نمى دارد او به هر چیزى بیناست (۱۹)

أَمَّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلَّا فِی غُرُورٍ ﴿۲۰﴾

یا آن کسى که خود براى شما [چون] سپاهى است که یاریتان مى ‏کند جز خداى رحمان کیست کافران جز گرفتار فریب نیستند (۲۰)

أَمَّنْ هَذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ ﴿۲۱﴾

یا کیست آن که به شما روزى دهد اگر [خدا] روزى خود را [از شما] باز دارد [نه] بلکه در سرکشى و نفرت پافشارى کردند (۲۱)

أَفَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۲۲﴾

پس آیا آن کس که نگونسار راه مى ‏پیماید هدایت‏ یافته تر است‏ یا آن کس که ایستاده بر راه راست مى ‏رود (۲۲)

خداوند رحمن است و محبت و دلسوزی دارد. آن‌چنان که پرندگان را با جرمی که دارند با فرم بدن و بالشان در هوا بال می‌گسترانند و در هوا نگه داشته می‌شوند. چه کسی این پرندگانی که شما به آن‌ها می‌نگرید را معلق در آسمان نگه داشته است، کسی جز پروردگار رحمن آن‌ها را نگه نمی‌دارد، همانا او بر هر چیزی بیناست.

انسان‌ها از بت‌ها و قدرتمندان دو چیز می‌خواسته‌اند: ۱) دفع ضرر ۲) جلب منفعت. در این‌جا گفته می‌شود که آیا آن‌هایی که در زندگی به آن‌ها تکیه دارید و پشتیبان و لشکر خود می‌دانید، آن‌ها یاریتان می‌کنند و به شما نصرت و پیروزی می‌دهند؟! جز خداوند رحمن چه کسی است که نصرت به شما عطا می‌کند؟ کافرانِ ناسپاس جز گرفتار فریب و غرور نیستند.

آیا از کسی که به شما رزق می‌دهد و چشم امیدتان به بهره‌مندی از آن‌ها است، اگر روزی و رزقش را امساک کند و از شما باز دارد، چه خواهد شد؟! آن‌ها بلکه توجه ندارند، لج بازی می‌کنند و لجاجت می‌نمایند، آن‌ها سرکشی می‌کنند و دوری می‌نمایند. اکنون پرسشی مطرح می‌نماید. پس کسانی که سربه‌زیر و نگون‌سار راه می‌روند، خودبین هستند و به افق نمی‌نگرند، آیا هدایت یافته‌تر هستند و در مسیر به مقصد بهتر می‌رسند، یا کسانی که سربلند راه می‌روند، همه‌چیز را می‌بینند و به افق‌ها نظاره‌گر هستند و در خطی مستقیم و سرراست راه می‌پیمایند؟!

*مسک: حفظ کردن، نگه داشتن

*امّن: آیا کسی که

*کافر: ندیده گریندگان، ناسپاس

*غرور: فریب، غرور

*رزق: روزی، جلب منفعت، انواع بهره‌مندی‌ها در زندگی

*لجوا: لج بازی کردن، لجاجت کردن

*عتوّ: سرکشی

*نفور: نفرت داشتن، دور شدن

قُلْ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿۲۳﴾

بگو اوست آن کس که شما را پدید آورده و براى شما گوش و دیدگان و دلها آفریده است چه کم سپاسگزارید (۲۳)

قُلْ هُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۴﴾

بگو اوست که شما را در زمین پراکنده کرده و به نزد او [ست که] گرد آورده خواهید شد (۲۴)

بگو او کسی است که شما را از نو پدید آورده است و برای شما ابزارهای شناخت هم‌چون گوش، چشم و قلب داده است. اما چه کم هستند شکرگزاران. بگو او کسی است که شما را در زمین پراکنده کرد و به سوی او محشور و گردآورده خواهید شد.

*انشا: پدید آوردن از خود و بدون سابقه قبلی

*سمع: گوش

*ابصار: جمع بصر، چشم‌ها

*افئده: فواد یعنی قلب، مرکز شناخت و وجدان، مرکز تعقل

*ذر: پخش کردن هم‌چون ذره، گسترش دادن

*حشر: محشور شدن، گردآوردن

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۲۵﴾

و مى‏ گویند اگر راست مى‏ گویید این وعده کى خواهد بود (۲۵)

قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿۲۶﴾

بگو علم [آن] فقط پیش خداست و من صرفا هشدار دهنده‏ اى آشکارم (۲۶)

فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَهً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ ﴿۲۷﴾

و آنگاه که آن [لحظه موعود] را نزدیک ببینند چهره ‏هاى کسانى که کافر شده‏ اند در هم رود و گفته شود این است همان چیزى که آن را فرا مى‏ خواندید (۲۷)

آن‌ها می‌گویند: اگر راست می‌گویید، این وعده چه زمانی خواهد بود؟! بگو علم آن نزد پروردگار است و همانا من فقط آشکارا هشدار می‌دهم. پس آن‌گاه که او را نزدیک ببینند، چهره کسانی که این موضوع را نادیده گرفتند، تیره می‌شود، به آن‌ها گفته می‌شود این همان چیزی است که دنبالش بودید و آن را فرا می‌خواندید. انسان در مواجهه با چیزی که انتظارش را ندارد و آشکارا کتمانش می‌کرده، چهره‌اش برافروخته می‌شود، گویی از شدت فشار می‌خواهد منفجر گردد.

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَمَنْ مَعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ یُجِیرُ الْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۲۸﴾

بگو به من خبر دهید اگر خدا مرا و هر که را با من است هلاک کند یا ما را مورد رحمت قرار دهد چه کسى کافران را از عذابى پر درد پناه خواهد داد (۲۸)

قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۲۹﴾

بگو اوست‏ خداى بخشایشگر به او ایمان آوردیم و بر او توکل کردیم و به زودى خواهید دانست چه کسى است که خود در گمراهى آشکارى است (۲۹)

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ ﴿۳۰﴾

بگو به من خبر دهید اگر آب [آشامیدنى] شما [به زمین] فرو رود چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد (۳۰)

بگو چه فکر می‌کنید، چه می‌‌پندارید که اگر خداوند مرا و هرکه را با من است هلاک کند، یا ما را مورد رحمت قرار دهد، که ما معتقدیم که هلاکت و یا رحم نمودن از آن پروردگار است. اما چه کسی می‌خواهد این کسانی را که نادیده می‌گیرند و کافر شده‌اند را از عذابی دردآور و پررنج نجات دهد؟! بگو پروردگار رحمن است، به او ایمان آوردیم و ما به او توکل کردیم و تکیه‌گاه ما در زندگی به اوست، شما هم به زودی خواهید دانست که چه کسی در گمراهی آشکاری خواهد بود. بگو آیا به آبی که منشاء حیات است دقت کرده‌اید و بررسی نموده‌اید که اگر آب فرو می‌رفت و در عمقی دست‌نیافتنی‌تری قرار می‌گرفت، چه کسی آب جاری و روان را برای شما می‌آورد. در سطح‌های مختلف زمین و زیر زمین، آب روان است و جنس زمین به گونه‌ای است که آب‌ها در سطوحی باقی می‌ماند و روان می‌شوند و در نقاط مختلفی در دسترس انسان قرار می‌گیرد و یا با حفر چاه در دسترس وی قرار می‌گیرد، حال اگر زمین و جنس خاک و سطوح زمین متفاوت بود و چنین امنیت و پشتیبانی وجود نداشت، آیا چنین وضعی برای آب به وجود می‌آمد؟! چه کسی این چرخه آب را در دسترس شما قرار داده است؟! الله الرحمن.

*آمن: ایمن و در امان بودن، به کسی یا چیزی مومن بودن یعنی در امان و امنیت او بودن و ایمن گردیدن.

*توکل: توکل نمودن، کسی یا چیزی را تکیه‌گاه و پشتیبان خود قرار دادن

دیدگاهتان را بنویسید

هجده + شانزده =