سوره التغابن
سوره تغابن سوره ۶۴ قرآن در جزء ۲۸ قرار دارد و ۱۸ آیه دارد. شان این سوره را در سالهای ۷ و ۸ بعثت و مقارن با محاصره مومنان و مسلمانها در شعب ابیطالب دانستهاند. مشرکان تصمیم میگیرند که آنها را بایکوت کنند و آنها در بین درهای محدود سازند. لذا این سوره در شرایطی نازل میشود که در شرایط بد اقتصادی و غذایی هستند و هیچگونه فعالیت اجتماعی نمیتوانند بکنند. فقر، گرسنگی و بیماری فشار میآورد و درآمدهای حضرت خدیجه برای گذران زندگی مسلمانان در آن شرایط صرف میشود. در سال دهم هجری که محدودیتها برداشته میشود، آنچنان افراد دچار ضعف بدنی شدهاند که خدیجه (س) و ابوطالب (ع) به فاصلهی دو ماه پس از آن وفات مییابند و پیامبر پشتیبانهای اصلی خود را از دست میدهد. لذا در میان مصیبتها، پیامبر و مسلمانان که حامی و پشتیبان خود را پروردگار قرار دادهاند، به خداوند توکل میکنند. بسیاری از افراد اموال و دارایی خود را انفاق میکنند و در شرایطی که نظم و مقرراتی وجود ندارد، اختلاف نظرهایی بین افراد خانواده که عدهای مومن و عدهای کافر هستند رخ میدهد و درک اولویت در بین این آزمایشها مطرح میشود که آیا اصل و اولویت حفظ جان، حفظ خانواده و عواطف انسانی میان آنها است، یا اصل در نظر آنها رضایت و اطاعت از اوامر الهی است. چالشی بسیار بزرگ که تنها ایمان و توکل میتواند به آنها پاسخ دهد. لذا این سوره دو بخش دارد، بخش نخست به مباحث ایدئولوژیک همچون توحید، نبوت و معاد میپردازد و بخش دوم به مسائل و مشکلاتی میپردازد که در آن شرایط در بیرون و درون خانوادهها پیش آمده است. لذا ابتدا باید آرمانها و اهداف در اندیشهی فرد جایگاه درستی پیدا کند، تا با آن نگرش بتواند مسائل و مشکلات را بررسی نماید و برای آنها راهبردهای مناسبی را اتخاذ کند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۱﴾
هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است خدا را تسبیح مى گویند او راست فرمانروایى و او راست سپاس و او بر هر چیزى تواناست (۱)
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کَافِرٌ وَمِنْکُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿۲﴾
اوست آن کس که شما را آفرید برخى از شما کافرند و برخى مؤمن و خدا به آنچه مى کنید بیناست (۲)
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ ﴿۳﴾
آسمانها و زمین را به حق آفرید و شما را صورتگرى کرد و صورتهایتان را نیکوآراست و فرجام به سوى اوست (۳)
یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۴﴾
آنچه را که در آسمانها و زمین است مى داند و آنچه را که پنهان مى کنید و آنچه را که آشکار مى دارید [نیز] مى داند و خدا به راز دلها داناست (۴)
هرچه در آسمانها و هر چه در زمین است برای خداوند تسبیح میگویند، یعنی تمام اجزا و عوامل هستی در سیستم و نظام الهی به درستی کار و مسئولیت خود را انجام میدهند، لذا نظام الهی بی نقص، پاک و منزه است. این خداوند چه ویژگیهایی دارد؟! مالکیت و ملک این جهان برای اوست، حمد و ستایش نیز برای اوست و او بر هر چیزی قادر و تواناست. لذا خداوند هم مالک جهان است، هم همه زیباییها، نعمتها و هنرها از او ناشی شده است و هم او بر همهی کارها و چیزها تواناست. او کسی است که شما را خلق کرده است، برخی از شما کافرید و برخی از شما مومن هستید، لذا اختیار و آزادی در پذیرش آن دارید که به حق ایمان بیاورید یا آن را کتمان کنید و خداوند به آنچه میکنید بصیر و بیناست. این اسمانها و زمین را بی هدف خلق نکرده است، بلکه مطابق حق و حقیقتی آفریده است و شما را صورتگری کرد و صورتهای شما را به زیباترین وجهی نیکوآرایی نمود که این کمال جسمی و روحی فرجام و سرانجامش به سوی اوست. لذا این جهان متوقف نیست و نایستاده است، بلکه به سوی خداوند همهچیز در حال کمال است. خداوند هر آنچه که در آسمانها و زمین است را میداند و آنچه در سر و پنهان عمل میکنید و آنچه را علنی و آشکار عمل مینمایید میداند و خداوند به ذات سینهها و نیت شما علیم و دانا است. لذا در اینجا بحث توحید و خداشناسی مطرح میشود.
*سبح: انجام درست مسئولیتها و وظایف در نظام الهی
*الحمد: سپاس و حمد از نعمتهای خداوند در جهان
* مصیر: سرانجام، فرجام، آخر و نهایت هر چیز، همخانوادهی صیرورت یعنی شدن.
*ذات الصدور: آنچه در سینهها میگذرد، نیت هر چیز
أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۵﴾
آیا خبر کسانى که پیش از این کفر ورزیدند و فرجام بد کارشان را چشیدند و عذاب پر دردى خواهند داشت به شما نرسیده است (۵)
ذَلِکَ بِأَنَّهُ کَانَتْ تَأْتِیهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ یَهْدُونَنَا فَکَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿۶﴾
این [بدفرجامى] از آن روى بود که پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان مى آوردند و[لى] آنان [مى]گفتند آیا بشرى ما را هدایت مى کند پس کافر شدند و روى گردانیدند و خدا بى نیازى نمود و خدا بى نیاز ستوده است (۶)
زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿۷﴾
کسانى که کفر ورزیدند پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد بگو آرى سوگند به پروردگارم حتما برانگیخته خواهید شد سپس شما را به [حقیقت] آنچه کرده اید قطعا واقف خواهند ساخت و این بر خدا آسان است (۷)
آیا تاریخ را بررسی نکردهاید و نمیدانید که گذشتگان چه سرانجامی داشتند. آیا خبر کسانی که پیش از این کفر ورزیدند و خودشان نتیجه و فرجام کارشان را چشیدند که همچون وبالی بر گردن آنها بود و عذاب پردردی داشتند به شما نرسید! چرا گرفتار این عذاب و محرومیت شدند؟! این بدفرجامی آنها به این خاطر است که رسولانی همواره با دلایلی روشن برای آنها میآمدند و آنها میگفتند که آیا یک بشر میخواهد ما را هدایت کند؟! یعنی از گذشته هم انسانها نمیتوانستند باور کنند که یک انسان دیگر که از سوی پروردگار فرستاده شده است میتواند آنها را هدایت کند، پس کافر شدند، پشت کردند و روی گردانیدند، خداوند هم نیازی نداشت، زیرا خداوند هم غنی و هم حمید است. یعنی ذاتا بی نیاز است و بی نیاز از ستوده شدن و حمد شدن است. کسانی که کفر ورزیدند میپنداشتند که هرگز برانگیخته نمیشوند و پس از امروز فردایی نخواهد بود، بگو آری به پروردگارم سوگند که بدون شک و تردید مبعوث و برانگیخته میشوید و پس از آن قطعا به شما خبر میدهند و از هر کارهایی که انجام دادید آگاه میشوید و این برای خداوند سهل و آسان است.
*وبال: نتایج پی در پی، بارانی شدید، وابل به بارانی تند میگویند.
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿۸﴾
پس به خدا و پیامبر او و آن نورى که ما فرو فرستادیم ایمان آورید و خدا به آنچه مى کنید آگاه است (۸)
یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَیَعْمَلْ صَالِحًا یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۹﴾
روزى که شما را براى روز گردآورى گرد مى آورد آن [روز] روز حسرت [خوردن] است و هر کس به خدا ایمان آورده و کار شایسته اى کرده باشد بدیهایش را از او بسترد و او را در بهشتهایى که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است درآورد در آنجا بمانند این است همان کامیابى بزرگ (۹)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِینَ فِیهَا وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۱۰﴾
و کسانى که کفر ورزیده و آیات ما را تکذیب کرده اند آنان اهل آتشند [و ] در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامى است (۱۰)
اکنون که این خداوند، این رسول و این بازگشت وجود دارد، پس به خدا و پیامبر او و آن نوری که ما فرو فرستادهایم (قرآن) ایمان بیاورید و خداوند به آنچه که میکنید خبره و آگاه است. روزی که شما را برای آن روز جمع شدن گرد میآورد، آن روز، روز تغابن و روز ارزیابی و حسرت خوردن است و کسی که به پروردگار ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد، گناهان و اشتباهاتش پوشیده میشود و به باغی که در زیر درختانش جویبارها روان است داخل میشود و در آنجا جاویدان خواهند ماند که این همان فوز عظیم و کامیابی بزرگ است. و کسانی که کفر ورزیدن و آیات و نشانههای ما را تکذیب کردند، آنها اصحاب آتش هستند، زیرا وجودشان را وجودی آتشین کردهاند که در آن ماندگار خواهند بود و این چه بدسرانجامی است.
*خبیر: خبره و ریزنگر
*تغابن: بابت تفاعل غبن است، غابن کسی است که پیروز شده است و مغبون کسی است که شکست خورده است. در برخورد از ابتدای سوره عدهای مومن شده اند و گروهی کافر شدهاند، این دو گروه که دو مسیر رفتهاند، در روز تغابن مشخص میشود که چه کسانی قبول شدهاند و غابن شدهاند و چه کسانی رد شدهاند و مغبون گشتهاند.
*فوز: کامیابی، عربها به بیابان سوزان میگویند مفازه. اگر کسی شبرو و راهبلد بوده است و میتوانست از این بیابان عبور کند به آن مفازه میگفتند که توانستهاست جان خود را به در ببرد.
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۱۱﴾
هیچ مصیبتى جز به اذن خدا نرسد و کسى که به خدا بگرود دلش را به راه آورد و خدا[ست که] به هر چیزى داناست (۱۱)
وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿۱۲﴾
و خدا را فرمان برید و پیامبر [او] را اطاعت نمایید و اگر روى بگردانید بر پیامبر ما فقط پیامرسانى آشکار است (۱۲)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۳﴾
خدا[ست که] جز او معبودى نیست و مؤمنان باید تنها بر خدا اعتماد کنند (۱۳)
در حالیکه تمام مردم دنیا سعی میکنند که به قدرتمندان نزدیک شوند تا هم از نعمتها و مزایای آنها استفاده کنند و هم از آنها حمایت و پشتیبانی بگیرند. اکنون در روزگاری که همه به رسول خدا پشت کردهاند، تمام خانه و کاشانهشان به تاراج رفته است و از زن و بچهشان آنها را دور کردهاند، مدت زمانی است که در تنگنا قرار گرفتهاند و گوشت تنشان از فقر، نداری و محرومیت ریخته است، سوالاتی در ذهن دارند، آیا خداوند نمیتواند جلوی این مصیبتها را بگیرد؟! آیا خداوند دست رد به سینهی ما زده است؟! مگر نباید خداوند ما را که به او ایمان آوردهایم حمایت و پشتیبانی کند؟! هیچ مصیبتی به شما نمیرسد مگر به اذن خداوند، و هر کسی که به خدا ایمان بیاورد، قلبش آگاه میشود و خداوند به هرچیزی دانا است. ایمان به خداوندی که پیامبری فرستاده و کتابی نیز نازل کرده است و عدهای نیز به آن ایمان آوردهاند. خوبی و بدی، شرایط، قوانین و مقررات همه در نظام الهی رخ میدهد، گاهی یک رویداد که از نظر انسانها تلخ است، از نگرشی دیگر سبب انسانسازی میشود.
از خدا و رسولش اطاعت کنید و اگر نخواستید و روی برگرداندید، کسی جلو شما را نمیگیرد، پیامبر فقط رسول و فرستادهای از سوی ماست که آشکارا این ابلاغ و پیامرسانی روشن را به شما برساند. پروردگار کسی است که جز او هیچ معبودی نیست، لذا به سوی چه کسی میخواهید بروید؟! مگر حامی و پشتیبانی جز خداوند وجود دارد! لذا باید مومنان بر خدا توکل کنند و در جهان تکیهگاه و پشتیبان دیگری جز او وجود ندارند.
*توکل: حامی و پشتیبان گرفتن، وقتی وکیل میگیرید او است که کارها را پشتیبانی میکند.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۴﴾
اى کسانى که ایمان آورده اید در حقیقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند از آنان بر حذر باشید و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید به راستى خدا آمرزنده مهربان است (۱۴)
إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۱۵﴾
اموال شما و فرزندانتان صرفا [وسیله] آزمایشى [براى شما]یند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است (۱۵)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چه بسا برخی از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند، لذا از آنها برحذر باشید و اگر ببخشایید و از آنها درگذرید و بیامرزید، به راستی خداوند آمرزنده و مهربان است. لذا چهار رفتار را در مقابل عداوت اعضای خانواده در ایمان به خداوند پیشنهاد مینماید: ۱) عفو کنید و ببخشایید. ۲) صفح، یعنی به روی وی نیز نیاورید و درگذرید. ۳) غفر، بدی را با خوبی جبران کنید و غفران نمایید و از ذهن خود نیز پاکش کنید. ۴) رحم کنید و مهربانی نمایید. لذا چهار بال اخلاق خانوادگی شامل عفو، صفح، غفر و رحم است.
*ازواج: همسر
*اولاد: فرزندان
*حذر: مراقبت کردن
فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنْفِقُوا خَیْرًا لِأَنْفُسِکُمْ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۶﴾
پس تا مى توانید از خدا پروا بدارید و بشنوید و فرمان ببرید و مالى براى خودتان [در راه خدا] انفاق کنید و کسانى که از خست نفس خویش مصون مانند آنان رستگارانند (۱۶)
إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ ﴿۱۷﴾
اگر خدا را وامى نیکو دهید آن را براى شما دو چندان مى گرداند و بر شما مى بخشاید و خدا[ست که] سپاسپذیر بردبار است (۱۷)
عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۱۸﴾
داناى نهان و آشکار [و] ارجمند سنجیده کار است (۱۸)
نه تنها در مصیبتها به خداوند توکل کنید و در همه حال اخلاقمدار باشید و اخلاق را در روابط خانوادگی رعایت کنید، بلکه تا جایی که توان و استطاعت دارید خداوند را تسبیح بگویید و در سیستم الهی خدمت کنید. لذا در اینجا انفاق و قرض الحسنه مطرح میشود، حال آنکه خداوند میداند از دارایی آنها چیزی نمانده و تنها ذرهای باقیست که رستگاری دقیقا همین است.
پس تا میتوانید و تا جایی که توانایی و استطاعت دارید تقوای الهی را رعایت کنید و اطاعت (خدا و رسولش) را از دست ندهید و انفاق کنید که اگر چنین کنید این برای خودتان خیر است و سبب خودسازی شماست و هر کسی بتواند بر بخل و خساست خود ترمز بزند و جلوی خساست خود را بگیرد، همانا این افراد همان رستگارانند. اگر قسمتی را از اموال خود ببُرید و به خداوند قرضی نیکو دهید، خداوند چندین برابر آن را باز میگرداند و شما را غفران و اصلاح مینماید و خداوند شکور و افزایش دهنده، او سپاسپذیر، حلیم و بردبار است. همان خدایی که غیب و آشکار را میداند و عزیز، ارجمند و حکیم است.
*قرض: بریدن و جدا نمودن بخشی از اموال و دارایی برای بخشش در راه خداوند. همخانواده مقراض، منقرض. به قیچی در عربی مقراض گفته میشود.
*شکور: افزاینده، افزایش دهنده، گاوی که شیر بسیار بدهد و یا آسمانی که پر باران باشد را شکر میگویند.
برچسب ها: اخلاق خانوادگی از توحید تا اخلاق از ذهن و دل پاک کردن انفاق بالهای اخلاق بخشیدن به روی کسی نیاوردن پاک نمودن تفسیر قرآن تقوا چهار بال اخلاق درگذشتن دکتر محمدپور دکتر محمدحسن محمدپور رحم رحمت و مهربانی سرانجام سوره التغابن سوره تغابن شعب ابیطالب شکور صفح عفو غبن غفر فرجام فزاینده فوز و کامیابی قرآن قرض حسنه محمد حسن محمد پور مصیبت همسران و فرزندان دارای عداوت وامی نیکو