عید فطر، وداع با ماه قرآن یا سرآغاز اصلاحِ اندیشهها و رفتارها
به یاد دارم پدربزرگِ مادریم را، وقتی که ماه رمضان به پایان میآمد، ندای الوداع یا رمضان را سر میداد. آیا عمر یاری میکند تا سال دیگری این ماه را دریابد. اکنون سالهاست که او در بین ما نیست و اعمال و رفتارش توشهای برای مسیر اخروی اوست، اما همین پند پدرانه کافی است که از این ماه توشهای برگیریم. هر روز که بهبودی در اندیشه، رفتار و منش ما صورت گیرد، عید است و نوروز است. اخوان ثالث در شعری در خصوص نوروز میگوید:
عید آمد و ما خانهی خود را نتکاندیم
گردی نستردیم و غباری ننشاندیم …
… مانندِ افسونزدگان، ره به حقیقت
بستیم و جز افسانهی بیهوده نخواندیم
از نُه خمِ گردون بگذشتند حریفان
مسکین من و دل در خم یک زاویه ماندیم
طوفان بتکاند مگر “امید” که صد بار
عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم
که اگر در این ماه که نامش را ماه قرآن نهادهاند، قرآن خواندیم و به آن عمل نکردیم، مصداق همین بیتها هستیم. در حالیکه بسیاری از شعرا از اتمام این ماه، خرسند هستند، آنچنان که حقیقت را دریافتهاند، سعدی شیرازی در شعری به زیبایی این وداع را بیان میکند (مرجع):
برگ تحویل میکند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
غادر الحب صحبه الاحباب
فارقالخل عشره الخلان
ماه فرخنده، روی برپیچید
و علیک السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مُهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار مینالید
بر فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر که بازآید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال گل دمد بُستان
روز بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا که در منزل حیات بود
سال دیگر که در غریبستان
خاک چندان از آدمی بخورد
که شود خاک و آدمی یکسان
هردم از روزگار ما جزویست
که گذر میکند چو برق یمان
کوه اگر جزو جزو برگیرند
متلاشی شود به دور زمان
تا قیامت که دیگر آب حیات
بازگردد به جوی رفته روان
یارب آن دم که دم فرو بندد
ملک الموت واقف شیطان
کار جان پیش اهل دل سهلست
تو نگه دار جوهر ایمان
محمدحسن محمدپورر، مسیحا، بندرعباس، ۴ خردادماه ۱۳۹۹