سوره تین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ﴿۱﴾
سوگند به انجیر و زیتون (۱)
وَطُورِ سِینِینَ ﴿۲﴾
و طور سینا (۲)
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ ﴿۳﴾
و این شهر امن [و امان] (۳)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ﴿۴﴾
[که] براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم (۴)
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴿۵﴾
سپس او را به پست ترین [مراتب] پستى بازگردانیدیم (۵)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ ﴿۶﴾
مگر کسانى را که گرویده و کارهاى شایسته کرده اند که پاداشى بى منت خواهند داشت (۶)
فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ ﴿۷﴾
پس چه چیز تو را بعد [از این] به تکذیب جزا وامى دارد (۷)
أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ ﴿۸﴾
آیا خدا نیکوترین داوران نیست (۸)
سوره ۹۵ قرآن کریم به نام تین، در جزء ۳۰ شامل ۸ آیه است و سورهای مکی میباشد. این سوره با حرف «و» که تعبیری از سوگند میباشد، آغاز شده است. این حالتِ گفتگو و بیان، برای جلب توجه مخاطب و تمرکز او بر مفهوم یا موضوعی خاص بهکار میرود. در این سوره، پروردگار به انجیر، زیتون، طور سینا و شهر امن سوگند خورده است تا جلب توجه کند و نتیجه بگیرد که انسان را در بهترین حالت تقویم آفریدیم.
پروردگار میگوید که انسان در میان سایر موجودات، استعداد رشد و کمال یافتن بیشتری دارد، هرچند که میتوان با اهمیت ندادن به آن به قعرِ پستی سقوط کند. لذا با سوگند به میوهها و پدیدههایی که اینچنین استعدادی در میان همگروههای خود دارند، توجه ما را به این استعداد و توانایی جلب میکند.
وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ﴿۱﴾
سوگند به انجیر و زیتون (۱)
زیتون و انجیر از میوههایی هستند که خاصیتهای ویژهی دارد. درخت انجیر با حداقل آب موجود در خاک و با کمترین رطوبت میتواند رشد یابد. این درخت در شرایط خشک و بیآبی مقاوم است. درخت انجیر بهطور مستمر میوه میدهد و تمامِ میوهی آن خوردنی و قابل مصرف است. هم شیرین و خوشمزه است و هم جنبههای دارویی و درمانی دارد. میتوان آن را خشک نمود و از آثار بلندمدت آن بهعنوان توشههایی کمحجم و پرانرژی استفاده کرد. این درخت که در شرایط سخت رشد و نمو مییابد، ویژگی و آثارِ مفید و ماندگاری دارد. درخت انجیر که درختی بیناز است را درختِ صادق و باوفا مینامند. درختی که با حداقل مصرف از طبیعت، حداکثر خدمات را به طبیعت میدهد.
زیتون درختی است که در شرایط باد مقاوم است. ریشههای آن سنگها را میپوشاند تا استقامت یابد. چوب این درخت حالت منعطفی دارد و با هر وزش بادی به سمتی میخوابد. این درخت در حداقل خاک و در مناطق صخرهای میتواند رشد کند و از کمترین خاک میتواند بیشترین باروری را حاصل آورد. درختی است که در برابر تندبادها نمیشکند. میوهی درخت زیتون هم جنبهی خوراکی، هم جنبهی صنعتی(جهت روشنایی در چراغهای روغنی قدیم) و هم جنبهی دارویی دارد. چوب این درخت بسیار محکم است و این درختِ پربار تا هزار سال میتواند عمر کند.
درخت انجیر و زیتون نمادی از بهرهبرداری از حداقل امکانات برای ارایهی بالاترین بهرهوری است. صمد بهرنگی در مورد خودش، از تمثیلی از درختان و گیاهان برای خودشکوفایی و خودساختگی خود استعارهای میآورد: «قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا درآمدم. هر جا نَمی بود، به خود کشیدم؛ کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم، شدم درخت انجیر… مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم، و شدم معلم روستاهای آذربایجان. پدرم میگوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنید، از همین بیشتر نصیب تو نمیشود…» (مرجع)
وَطُورِ سِینِینَ ﴿۲﴾
و طور سینا (۲)
حالا خداوند از دقت در طبیعت ما را به سمت تاریخ میبرد. کوهستان سینا یکی از مناطقی بود که محل رشد درختان زیتون است. این سرزمین خشک و کوهستانی، بیشترین پیامبران بنیاسرائیل را پرورش داده است. پیامبرانی همچون حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی (ع) و … در طور سینا رشد و بالندگی یافتهاند. بسیاری از پیامبران دیگر نیز محصول جریان رشدِ این دو پیامآور هستند.
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ ﴿۳﴾
و این شهر امن [و امان] (۳)
بلد الامین تعبیری از شهر مکه میباشد. این شهر، شهری خشک و بی آب و علف است. شهری که نه خاک مناسب و نه آب مناسبی برای رشد و بالندگی درختان و گیاهان دارد. شهر مکه زمانی که توسط حضرت ابراهیم بازمهندسی شد، ساختاری نا امن داشت. شهر وقتی کانون توحید شد، به احترام خانهای که مجددا بنا شده بود، احترام و امنیت یافت. این شهر تقابلی میان کانون توحید و کانون بتپرستی و طاغوت بوده است. سراسر زندگی ساکنان این شهر بهطور مستمر درگیر وزش تندبادهایی از آشوب و جنگ بوده است. این سرزمین سخت و سوزان، محل رشد و بالندگی پیامبر اسلام است.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ﴿۴﴾
[که] براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم (۴)
با این سوگندها، خداوند نتیجه میگیرد که انسان را در نیکوترین تقویم خلق کردیم. تقویم یعنی قیام و بالندگی. همانطور که در طبیعت و در تاریخ میتوان دید که بالاترین و بهترین بالندگی و رشد از محدودترین منابع امکانپذیر است، انسان نیز اینچنین است. پروردگار انسانی را خلق کرده است که عالیترین استعداد و امکان رشد را دارد.
* احسن: زیباترین، نیکوترین، ستودهترین
* تقویم: بالا آمدن، رشد و کمال یافتن. با قیام همخانواده است که بهمعنای برآمدن و بلند شدن است.
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴿۵﴾
سپس او را به پست ترین [مراتب] پستى بازگردانیدیم (۵)
چرا این انسان بهجای اینکه به عنوان یک استعداد عالی، الگو شود و به نمایش گذاشته شود، باید زیرپا بیافتد و به پایینترین حالتِ ممکن سقوط کند؟! این جمله توجه ما را به نکتهای مهم جلب میکند. نکته این است که انسان همانطور که استعداد بالا رفتن و قیام را دارد، امکان سقوط با پایینترین سطح نیز برای او وجود دارد. حال چه باید کرد که سقوط نکنیم؟!
* ردد: ردد ضد رجوع است. رجعت به سمت بالا رفتن است، در حالیکه ردد به سمت پایین سقوط کردن است.
* اسفل: پایینترین، پستترین
* سافلین: پایینترینِ پایینترینها
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ ﴿۶﴾
مگر کسانى را که گرویده و کارهاى شایسته کردهاند که پاداشى بى منت خواهند داشت (۶)
ایمان و عمل صالح مانند موتورهای بالابرندهی انسان هستند. هر دو عامل در دستِ خود انسان است، یعنی خودش اگر بخواهد و تلاش کند میتواند بالا برود. کسانی که با ایمان و عمل صالح بالا میروند، اجر و پاداششان بیپایان است. یعنی اوج گرفتن این انسانها و رشد و بالندگی آنها نهایتی ندارد.
آمنوا: از امن، امان و ایمان میآید. ایمان به ایمن بودن اشاره دارد. کسانی که آمنوا هستند، یعنی به ایمان گرویدهاند، همان کسانی هستند که خودشان، دیگران و طبیعت از دستشان در امان و امنیت هستند. یعنی انسانهایی که طبق قوانین و مقررات الهی عمل میکنند تا در مسیر حق باشند. لذا آنها به پروردگار مومن هستند.
* ممنون: مقطوع، حد و نهایت، نقص، منت
* غیر ممنون: بینهایت، غیر مقطوع، بی نقص، بی منت
فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ ﴿۷﴾
پس چه چیز تو را بعد [از این] به تکذیب جزا وامى دارد (۷)
حال انسان میتواند این جزا و پاداش و این دین را بپذیرد و طبق آن رفتار کند، یا اینکه این دین را بپوشاند تا سقوط کند. سقوط جذاب است. جاذبهی سقوط همان جاذبههای هوا و هوسها است. هوا و هوسها منطبق بر طبیعت است. لذا هوا و هوس مملو از لذتهای دنیایی است. هوا و هوس نوعی سرازیری است و برای آن نیاز به تلاش و اندیشه نیست، به سادگی میتوان سُر خورد و پایین رفت، اما برای شکوفایی باید برعکس آن تلاش کنیم تا این سربالایی را بالا برویم و ترفیع بگیریم. یعنی غلبه بر هوا و هوس، نیاز به تلاش دارد و دشوار است. برای غلبه بر این هوا و هوس باید زحمت کشید، باید فشارها را متحمل شد تا بتواند انسان صعود کند.
* کذب: پوشاندن حقیقت
* دین: جزا و پاداش.
أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ ﴿۸﴾
آیا خدا نیکوترین داوران نیست (۸)
خداوند بهترین حکمها را داده، بهترین قوانین و مقررات را برای رشد و بالندگی گذاشته است و بر طبق آنها نیز بهترین و نیکوترین داوری و حکم را میکند.
* حکم: فرمانی منطبق با قوانین و مقررات
* حاکم: کسی که طبق قوانین و مقررات فرمان میدهد، داور
برچسب ها: اسفل سافلین ایمان بلد الامین تفسیر قرآن تکذیب تین دکتر محمد حسن محمدپور دکتر محمدپور دکتر محمدحسن محمدپور دین زیتون سوگند در قرآن طور سینا طور سینین عمل صالح قرآن کریم قرآن مجید کذب محمدحسن محمدپور مکه