تفسیر سوره اخلاص
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
قُلْ هُوَ اللَّـهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّـهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾
به نام خداوند بخشندهی رحمتگستر
بگو: «اوست خداى یگانه، (۱) خداى صمد [ثابت – متعالى]، (۲) [کسى را] نزاده، و زاده نشده است، (۳) و هیچ کس او را همتا نیست.»(۴)
این سوره در مکه نازل شده است. به قرائت سوره اخلاص در نمازهای واجب بسیار سفارش شده است و تاکید شده که سوره را از آغاز تا پایان به صورت کامل بخوانند. یکی از دلایل این تاکید، نکاتی که در این سوره وجود دارد، برای انسان نگرشی توحید و ضد طاغوتی ایجاد میکند.
نکاتی در ترجمه
در ترجمه سطحی میتوان مفاهیم زیر را درک نمود:
به (مردم ) بگو، خدا یگانه است. یگانگی هم در ذات و هم در صفات.
صمد یعنی پُر و تمام. در مقابل خالی یا ناتمام است. خدا از هر جهت کامل و بینهایت است. خدا در همهچیز بی نهایت است. در همهی صفات. پس هیچ کم و کسری ندارد که بتوان چیزی را به آن افزود تا کامل شود.
نه زاییده و نه زاده شده، در عالم خلقت معمولا همه چیز از چیز دیگری تولید شده است و ممکن است در آینده، به چیز دیگری مبدل شود. در علم شیمی میبینیم که مواد مختلف از عناصر دیگر ساخته شدهاند. عناصر هم ذراتی دارند. حتی الکترونها نیز.
هیچ همتا و شریکی نبوده و نخواهد بود. احد را میتوان همتا، شریک، همسر، همراه، همتصمیم و غیره دانست. یعنی در خداوندگاری خود، نیازی به دیگری ندارد و کاملا بیهمتا تصمیمسازی میکند. یعنی عقایدی همچون نقش فرشتگان و … در تصمیمسازی پروردگار در این آیه رد میشود. لذا خداوند هم در ذات و هم در صفات بدون شریک است.
رهنمودها
بنگریم که این آیهها چه رهنمودها و چه اندیشههایی را برای زندگی ما دارد.
توجه به این نکته ضروری است که لزوما پیامبران نگفتهاند که خدا هست، زیرا هر انسانی در طول تاریخ، به نوعی پرستشی داشته. بسیاری به اشتباه/ فریبکاری/ نادانی و … جایگاه خداوندی را برای اشیاء، افراد، چند نفر، فرشتگان، ماه، خورشید و … قایل میشدند. لذا باید توجه کرد که تمرکز در اینجا بر این مساله است که خداپرستی صحیح چیست. در واقع در حوزه توحید، گفتگو بر سر توحید خالصانه است. لذا پیامبران بر یگانه بودن خدا تاکید داشتهاند. وقتی بگوییم خداوند یگانه است، یعنی باید بپذیریم که بسیاری از گفتگوهایی که از گذشته تا امروز، توسط پادشاهان، کذاب، دولتها و گاها اشخاص ظاهراً دینمدار بیان شده، باطل است.
در آیات قرآن، در خصوص مفاهیم توحیدی به کلمههای الله، رب و ملک برای خداوند اشاره شده است. این از آن سبب است که در موضوعهای مختلف از منظرهای مختلف باید توحید نگاه شود. بیشتر درگیری طاغوتها (پادشاهان/دولتها/اشخاص) و پیامبران (افراد صالح/پرهیزکاران/آزادگان) بر سر الله نیست، زیرا الوهیت را همه به سادگی پذیرفتهاند. بلکه بر سر ربوبیت خداوند است. آنها نمیخواستند بپذیرند که آنها ارباب نیستند. بلکه برای خودشان حق برتر بودن قایل بودند و توقع داشتند که آنها دستور بدهند و سایرین از آنها پیروی کنند و چشم بگویند. مساوات وقتی معنا مییابد که انسانها خودشان را نسبت به هم برتر ندادند. یعنی برای خودشان از نظر رنگ پوست، میزان دانایی و استعداد، میزان درآمد و پول، میزان قدرت و توانایی و … حقی قایل نباشند. لذا روحیه اربابی و اشرافیگری که در نظامهای سیاسی و نظامهای مبتنی بر سرمایهداری است، از این نگاه باید کنار برود. در حالیکه در نگاه طاغوتی و پادشاهی، گروهی خود را بر دیگران برتر میدانند. لذا وقتی گفته میشود خدا یگانه است، یعنی هم اوست که الله است و الوهیت دارد، هم اوست که رب است و اربابی بر جهان دارد و هم اوست که ملک است و ملوکیت دارد. پس برای غیر او، به هیچعنوان نمیتوان این حق را قایل شد. یکی از دلایل تاکید بر خواندن این سوره و توجه به معانی آن نیز توجه به این نگاه الهی است که ایدئولوژی انسان را شکل میدهد.
ارتباط با خداوند نیز نیاز به هیچ واسطه و شریکی ندارد. لذا هیچکسی نمیتواند بگوید واسطه من یا گروهی از افراد هستند و اگر خواستهای دارید، من یا ما میتوانیم آن را به حضرت حق برسانیم. هیچکسی نمیتواند بگوید من حاجت شما را برآورده میکنم. زیرا خداوند است که ملک است. لذا در آیههای قرآن به سادگی این دیدگاه اشتباه که برای ارتباط با خداوند نیاز به واسطه وجود دارد، زیر سوال میرود. پس نمیتوان برای خداوند شریک قایل شد و مفهوم شرک به همین مضمون اشاره دارد. پیامبران، امامان، دانشمندان صالح و پرهیزکاران را میتوان راهنماها و معلمانی دانست برای هدایت انسانها در مسیر درست و توحید خالصانه. بهترین الگوهای خداپرستی در واقع همان پیامبران و امامان هستند، آنها راههای درست درک مفاهیم توحیدی و کشف رهنمودهای مناسب از آیهها را برای زندگی انسانها بهصورت کاملا عملی و عینی نشان دادهاند.